آخه چرا؟

مگه ما آزادی نداریم؟

مگه ما حق رأی نداریم.

هشت سال خون جگر خوردیم و بخاطر گوش کردن حرف رهبر هیچی نگفتیم. هشت سال تخریب غیرت و ناموس داری رو دیدیم و بخاطر گوش کردن حرف رهبر هیچی نگفتیم.هشت سال کمک به دشمن تو جنگ فرهنگی رو دیدیم و بخاطر گوش کردن حرف رهبر هیچی نگفتیم. هشت سال تعبیرهای مختلف از آزادی رو شنیدیم و بخاطر گوش کردن حرف رهبر هیچی نگفتیم.

بابا مگه ما آزادی نداریم؟ مگه ما حق رأی نداریم. مگه فقط ما باید حرف رهبر رو گوش کنیم. مگه رهبر فقط برای ما رهبره.

حالا یه بار هم رأی ما تو انتخابات برنده شد، مگه نباید همه به احترام رأی هموطناشون به رئیس جمهور منتخب مردم احترام بذارن؟ پس چرا بعضیها به خودشون جرأت میدن به رئیس جمهور منتخب مردم اهانت کنن؟ کجای آزادی و دموکراسی و ... به آدم اجازه میده به منتخب اکثریت مردم بی ادبی کنه؟

این چجور دموکراسی است؟

آیا آزادی یعنی اینکه آدم فکر خودشو دربست در اختیار سردمدار فکریش بذاره و بدون مراعات نظر دیگران به هر کسی خواست اهانت کنه؟ تا جاییکه به خودش اجازه بده به اکثریت هموطناش اهانت کنه.

چیزی برای گفتن به ایناییکه خودشون قاطیه قشر تحصیلکرده مملکت امام زمان(عج) جا زدن، ندارم جز تاسف

بابا آقای رییس جمهور هنوز برای اجرای عدالت شلاق دستش نگرفته راه بیفته تو سرمایه دارا، فقط داره بهشون هشدار میده، خیلی زوده برای کم آوردن و دست زدن به این حرکات.

خدا انشالله همه ما رو به راه راست هدایت کنه

نگارنده : عبدالله

پاسخهای نورانی دوستان [ جواب]

هر روز که تو مسنجر آن میشی با آفهای مختلفی روبرو میشی، بگذریم از اوناییکه بامزه بازی درآوره ان و اوناییکه پیامهای دیگران رو تکراری میفرستن ، تعداد زیادی از دوستان لینک وبلاگ خودشون رو فرستادن و از به روز شدن یا جالب بودن مطلبشون خبر دادن(البته منم با اینکه وبلاگم عددی نیست ولی اداشونو در میارم و از این پیامها میفرستم)

ولی یه نکته:

وقتی بعضی وب ها رو باز میکنی و مطلبا رو میخونی میبینی که همچین یه نموره هیچی گیرت نیومده،

البته گفتم بعضی ها

نمیدونم تو خیابون و جاده چقدر به اطرافتون دقت میکنید! اما اگه با دقت پیش برید با یه سری مطالب آشنا میشید که من بهشون میگم بیللاگ. چرا؟ آخه پشت کامیونها و خاورها دو تا قلاب مانند هست که بیل و ... اونجا میذارن بالای همون نوشته هایی رو میبینی که گاها عرفانی و فازبالا و بعضا آموزنده  و اکثرا تذکر است، البته ورژنهای پایینتر هم داره که به پشت اتوبوس و شیشه مینی بوس و گلگیر کامیون و  پشت وانت و ....

خلاصه وقتی به بیللاگها دقت میکنی میبینی اکثرشون مفیدن، اما وقتی سراغ وبلاگها میری میبینی قشر تحصیلکرده مملکت از این نعمات زیادی که خدا بهشون داده و بعد تبلیغاتیش خیلی بیشتر از بیللاگه تو خیلی راهها استفاده کردن اما تعداد کمی از اونا بوی خدا میده و ارزش خوندنو داره.

چرا؟

چرا وبلاگهای ما نتونسته مثل بعضی از دوستامون مطلبی داشته باشه که نگن ارزشش از بیللاگ پایین تره؟

چرا نمیتونیم وبلاگ پربارتره یا بیللاگ؟

راستی یه مطلب تو وبلاگ دوستان بود که برای ارتقا سطح وبلاگمون بهتره(البته صاحب وبلاگو نمیشناسم، اگه یه وقت اینجا این مطلبو دیدید تعجب نکنه) 

یه سر برید بخونید  http://asheghaneheto.parsiblog.com/113513.htm

نگارنده : عبدالله

پاسخهای نورانی دوستان [ جواب]