سلام
پیامبر اعظم(ص) دو کس را پاره تن خود دانستند که یکی از آنها حضرت ثامن الحجج، امام رضا(ع) هستند.
در هفته ای که گذشت سالروز خجسته میلاد امام هشتم شیعیان را داشتیم که شاهد بودیم اکثر دوستان و دوستداران اهلبیت(علیهم السلام) پیام تبریکی به این مناسبت در وبلاگ خود داشتند و بعضی هم به فراخور حال توضیحاتی از زندگی و یا کرامات آن حضرت نوشته بودن و همه سعی داشتن اون شادمانی و سرور دل خودشون رو تو وبلاگ انعکاس بدن، جالب تر اینکه هر کدوم از وبلاگها عکسای قشنگی از حرم و گنبد و بارگاه امام هشتم واقع در مشهد داشتن که همه اینا در کنار هم میتونست نمایشگاه عکسی همراه با رقابت زیبایی در دید عکسبردار رو داشته باشه. منم به نوبه خودم بعنوان یه بچه شیعه از همه تشکر میکنم و خوشحالم که دوستان نتی من برای غریب الغربا که پاره تن رسول الله(ص) بود سنگ تموم گذاشتن.
اما با دیدن وبلاگها علاوه بر خوشحالی یه سئوال تو ذهنم بازی میکرد و دست از سرم بر نمیداشت.
اونم این بود که نبی مکرم اسلام دو تا پاره تن داشتن که تازه اون یکی که دخترشون حضرت فاطمه زهرا(س) باشن هم به پیامبر نزدیکتر بودن و هم خیلی هم مورد علاقه امام رضا(ع) بودن، پس چرا ما هیچوقت روز میلاد ایشون چنین عکسهای زیبایی رو نمیتونیم ببینیم. چرا همونجوری که روز تولد امام رضا(ع) حرم شلوغ میشه و تلویزیونها ازدهام جمعیت تو شهر مشهد رو نشون میدن تا دل شیعه ها شاد بشه روز مادر جایی نیست که دور هم جمع بشیم؟ گنبدی نیست که گوینده ها از کنار اون بخوان شادمانی شیعه رو انعکاس بدن؟ پنجره ای نیست که نشون بدن مریضها خودشونو برای شفا به اون بستن. تو اون روز ما فقط یه پنجره میبینیم که مامورا و خدام اونجا مانع از این میشن که کسی بتونه با نزدیک شدن به پنجره قبرستان خاکی پشت اونو از نزدیک ببینه.
چرا؟
نگارنده : عبدالله
سلام
دیشب با این آقا سعید چت کردم. میگفت که خودش مقلد یکی از مراجع حاضر بوده اما بعد در اثر مطالعه دقیق قرآن به این نتیجه رسیده که تقلید گناهه و ما باید فقط به قرآن عمل کنیم. ولی نگفت کدوم آیات زندگیشو عوض کرده. البته در طول بحث آیات متعددی رو بعنوان مدرک ذکر میکردند که متاسفانه روش معرفی سور و آیات از طرف ایشون مثل اهل تسنن به شماره سوره و آیه بود و من هم بعلت عدم تسلط بر شماره سور نتونستم کاملا با حجتهای ایشون آشنا بشم. در آخر هم متاسفانه دیسی شدم و پس از اومدنم این بنده خدا نبود.
البته بنده بعلت بی سوادی در مقامی نیستم که به ایشون جواب بدم اما بر حسب وظیفه که بعنوان یک شیعه بر خودم وظیفه میدونم از مذهبم دفاع کنم، در حد وسع عقلیم جواب ایشونو اینجا میدم و اگه ایشون مطلبی داشته باشن بفرستن تو همین وبلاگ میزنم تا خوانندگان هم مطلع شده و نظرشونو بدن.
ببینید تا اونجا که من میدونم انسان عاقل سعی میکنه با عقلش پیش بره تا خوشبخت بشه و چون عقل انسان ناقصه و از فهم و درک یکسری مسائل عاجزه پس به عقل کل مراجعه میکنه تا از کمال اون عقل بهره مند بشه و بهترین راه رو پیدا کنه. در نتیجه انسان به وحی که از سوی عقل کل یعنی خدا نازل میشه مراجعه کرده و اونو دستور کار خود قرار میده، اما مشکلی که پیش میاد اینه که در کلام وحی اشاره به همه جزییات نشده و یا بعضی از اون مسائلی هم که مطرح شده بیش از گنجایش فهم ماست، بخاطر همین انسانها به حضرت رسول(ص) مراجعه کرده و از تفسیر و توضیح ایشون استفاده میکردن، اما بالاخره یه روزی حضرت رسول(ص) فوت کردند و از دسترس مردم خارج شدن ،بعد از اون مردم برای مسائل جدیدی که پیش می اومد و در قرآن نبود به ائمه اطهار(علیهم السلام) مراجعه میکردن و مسائلشون حل میشد. تا رسید به امام زمان(عج) و وقتی ایشون خواستن به غیبت برن مردم گفتن حالا کی باید به مسائل جدید یا جزییات فروع دین جواب بده؟ امام هم فرمودن به راویان حدیث ما مراجعه کنید. خب شخصی که بخواد از احادیث سر در بیاره و بر اساس اونا به دستور العمل برسه باید تو یکسری علوم مثل علم رجال و علم حدیث و ادبیات عرب و منطق و اصول فقه و ... سررشته داشته باشه، درس خوندن در این علوم هم کلی از عمر آدم رو میگیره، حالا اگه قرار باشه همه برن سراغ این رشته که امت اسلامی دچار فقدان پزشک و نانوا و خیاط و مهندس و ... میشه پس طبق دستور قرآن از مسلمونا گروههای مختلف باید برن اینارو یاد بگیرن و بعد جوابگوی سئوالات مردم باشن. به بقیه مردم هم که تو این علوم سررشته ندارن عقلا و شرعا واجبه که از اونا تقلید کنن.
امیدوارم ایشون قانع بشن
ببخشید خستتون کردم
نگارنده : عبدالله
لیست کل یادداشت های این وبلاگ