سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عبدالله - سئوالهای منتظر جواب

چه صدایی باید از دل بشنوم؟

پنج شنبه 85 دی 21 ساعت 6:40 عصر

کاش گوشی شنوا داشتم، هنوز لیاقت اینو پیدا نکردم که خدایی که به من این همه نعمات داده و لحظه به لحظه روند نزول نعمتهاش برقراره ، به من این نعمت رو هم بده که گوشم همه صداها رو بشنوه.

شاید شما میشنوید، خواهش میکنم اگه میشنوید به من بگید چه صدایی میاد. مطمئن باشید ثوب داره، مثل اینکه دست کوری رو گرفتید و از خیابون خطرناکی رد میکنید، تو رو خدا اگه میشنوید این دوست کر خودتونو کمک کنید

نمیدونم ولی دلم بهم میگه اگه لیاقت داشتی الان گوشهات صدای زنگ شترها رو میشنید

اما نمیگه الان صدای زنگ کدوم کاروان شنیده میشه

آه خداجون، کاش منو از این جهالت و نادانی نجات میدادی

نمیدونم ، شاید منظور دل صدای کاروان پیامبره که وارد مدینه میشه در حالیکه پیامبر (ص) برای روزهای آخر دخترشونو سیر نگاه میکنن ،آخه بهشون وحی شده بود که آخرین حج توست

شاید صدای کاروان مسیحیانیه که بیرون مدینه جمع شدن تا ببینن برای پیامبر(ص) عزیزترین اشخاص کیه و کیا رو با خودشون به مباهله میارن، همه چشمها خیره که ببینن  رسول خدا(ص) چه لشکری رو برای رویارویی با اونا ترتیب داده اند

کاش کر نبودم

شاید صدای کاروان امام حسین(ع) باشه ، آخه این روزاست که تو میانه راه خبر شهادت مسلم و هانی و عبدالله بن بقطر رو به امام(ع) میدن. صدای کاروانی که وارد منزلگاه ثعلبیه میشه و همه افراد میبینن که مردی از اهل کوفه خبری رو به امام(ع) میدن و امام (ع) میفرمایند: « إنا لله و إنا إلیه راجعون،  لا خیر فی العیش بعد هؤلاء» (همه از خداییم و به سوی او بازمی گردیم ، پس از اینها زندگی سودی ندارد)

بعد از فرزندان مسلم میپرسند که «اکنون چه خواهید کرد؟» و اونها هم میگن « به خدا سوگند که ما باز نمیگردیم، مگر آنکه یا انتقام او را بگیریم یا ما نیز به شهادت برسیم»

بعد دیدن امام(ع) به مرد کوفی رو کردن و فرمودن: « به خدا سوگند که اگر تو را در مدینه ملاقات میکردم، اثر جبرئیل را در خانه ما ، و نزول او برای وحی به جدم را به تو نشان میدادم. ای برادر! عموم مردم دانش را از ما برگرفتند»

صدای کاروانی که گروهی از اونا که به طمع مال و مقام دنیا با سیدالشهدا(ع) اومده بودن با دیدن این اوضاع و احوال و شنیدن این خبر از حضرت جدا شدن، آره ، شاید صدای زنگ کاروانی که امامشونو تنها گذاشتن و برگشتن

نمیدونم والا

شاید این صدا صدای زنگ شتر نیست

شاید صدای کاروانیه که منتظره تا فردا که جمعه است راه بیفتن و به اصلاح جهان و برقراری عدالت بپردازن

 

     

 

آه خدا

کاش گوشم شنوا بود

چرا راه دور برم؟ شاید صدای حرکت دل منه، اما به کدوم طرف؟

آیا صدای دلی است که برای همراهی امامش میره؟ یا صدای دلی که بخاطر دنیا امامشو ترک کرده و خلاف جهت میره؟ یا دلی که برای لعن و مباهله اصلح و اشرف انسانها میره؟

ای دل! تو چه میکنی؟

چه صدایی باید از تو بشنوم؟


نگارنده : عبدالله

پاسخهای نورانی دوستان [ جواب]


 

گزیده‌ای از زندگی مرحوم علی دوانی محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام

 

علی دوانی محقق و پژوهشگر تاریخ اسلام، در سال 1308 شمسی در دوان از توابع کازرون به دنیا آمد.
وی در سال 1322 به نجف اشرف عزیمت کرد و دروس مقدماتی و عالی در حوزه علمیه این شهر را در محضر شیخ عبدالحسین خراسانی، مرحوم شیخ احمد اردبیلی، شیخ کاظم تبریزی، علی آقا نجفی کاشانی، شهید آیت‌الله مدنی و میرزا علی فلسفی گذراند.
دوانی در سال 1327 به ایران مراجعت کرد و در حوزه علمیه قم از محضر آیات عظام بروجردی و امام خمینی کسب فیض کرد.
این محقق و پژوهشگر اسلامی در ماه‌های محرم و صفر به شهرهای مختلف ایران و همینطور کشورهای حاشیه‌ای خلیج فارس مسافرت می‌کرد و به تبلیغ مبانی و معارف اسلامی می‌‌پرداخت.
وی برای اشاعه فرهنگ اسلامی
ادامه مطلب...

نگارنده : عبدالله

پاسخهای نورانی دوستان [ جواب]


<   <<   36   37   38   39   40   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

فقط وظیفه؟؟؟
ترک تحصیل بخاطر یه لقمه نان
[عناوین آرشیوشده]