پیشوایان دین از زمان پیامبراکرم و ائمه اطهار (ع) دستور اکید و بلیغ داده اند که باید نام حسین بن علی(ع) زنده بماند ، باید مصیبت حسین بن علی(ع) هر سال تجدید شود . چرا؟ این چه دستوری است در اسلام ، چرا ائمه دین اینهمه به این موضوع اهتمام داشتند ، و چرا برای زیارت حسین بن علی(ع) اینهمه ترغیب و تشویق است؟ به این چراباید دقت کنید .ممکن است کسی بگوید برای اینست که تسلی خاطری برای حضرت زهرا(س) باشد!!! آیا این حرف مسخره نیست؟ بعد از 1400 سال هنوز حضرت زهرا(س) احتیاج به تسلیت داشته باشد ، در صورتی که به نص خود امام حسین(ع) و به حکم ضرورت دین ، بعد از شهادت امام حسین(ع) ، ایشان و حضرت زهرا(س) نزد یکدیگرند. این چه حرفی است؟ مگر حضرت زهرا(س) بچه است که بعد از 1400 سال هنوز هم به سر خودش بزند ، گریه کند و ما برویم به ایشان سر سلامتی بدهیم ؟1 این حرفهاست که دین را خراب می کند ! حسین (ع) مکتب عملی اسلام را تاسیس کرد. حسین(ع) نمونه عملی قیامهای اسلامی است. خواستند مکتب حسین(ع) زنده بماند ، خواستند سالی یک بار حسین با آن نداهای شیرین و عالی و حماسه انگیزش ظهور کند ، فریاد کند: « الا تَرَونَ أنّ الحَقّ لا یُعمَلُ به و أنّ الباطلَ لا یُتَناهی عَنه لِیَرغَب المومنَ فی لقاءِ الله مُحِقّاً » خواستند «المَوتُ اَولی مِن رُکوبِ العارِ»، مرگ از زندگی ننگین بهتر است ،برای همیشه زنده بماند. خواستند«لا أری المَوتَ إلا سَعادةً وَ الحیاةَ معَ الظالِمینَ إلا بَرَماً» ، برای همیشه زنده بماند . زندگی با ستمکاران برای من خستگی آور است ، مرگ در نظر من جز سعادت چیزی نیست . آن جمله های دیگر حسین:« خُطَّ المَوتُ عَلی وُلدِ آدَمَ مَخَطَّ القَلادَةِ عَلی جَیدِ الفَتاة »، زنده بماند«هَیهات مِنّا الذِّلَّة»زنده بماند. خواستند صحنه هایی ازاین قبیل که حسین(ع) می آید در مقابل سی هزار نفر می ایستد در حالی که در نهایت شدت از ناحیه خود و خاندان خود گرفتار است و مردوار ، که چنین مردی دنیا بخود ندیده است می فرماید :«الا وَ إنّ الدَّعِیَّ ابنَ الدَّعِیَّ قَد رَکَزَ بَینَ اثنَتَینِ بَینَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّة وَ هَیهاتَ مِنّا الذِّلَّة یَأبِیَ اللهُ ذلِکَ لَنا و رَسولُهُ و المومنونَ و حُجورٌ طابَت و طَهُرَت»، زنده بماند ، تربیت حسینی زنده بماند ، پرتوی از روح حسینی در این ملت دمیده شود و بر آن بتابد . فلسفه اش خیلی روشن است. نگذارید حادثه عاشورا فراموش شود. حیات شما ، زندگی و انسانیت و شرف شما به این حادثه بستگی دارد. به این وسیله می توانید اسلام را زنده نگهدارید. پس ترغیب کردند که مجلس عزای حسینی را زنده نگه دارید و درست است. عزاداری حسین ابن علی واقعا فلسفه صحیحی دارد ، فلسفه بسیار عالی هم دارد. هر چه ما در این راه کوشش کنیم ، بشرط اینکه هدف این کار را تشخیص دهیم ، بجاست . اما متاسفانه عده ای این را نشناختند ، خیال کردند بدون اینکه مردم را به مکتب حسین آشنا کنند ،به فلسفه قیام حسینی آشنا کنند ،مردم را عارف به مقامات حسینی کنند، همین قدر که آمدند و نشستند و نفهمیده و ندانسته گریه ای کردند ، کفاره گناهان است.
نگارنده : عبدالله
کتاب معروفی است به نام « روضة الشهدا» که نویسنده آن ملا حسین کاشفی است. داستان زعفر جنی و عروسی قاسم اولین بار در این کتاب نوشته شده و من این کتاب را ندیده بودم و خیال میکردم در آن یکی دو تا از این حرفهاست.
ملا حسین مرد ملا و با سوادی بوده و کتابهایی هم دارد و صاحب انوار سهیلی است. تاریخش را که میخوانیم معلوم نیست شیعه بوده یا سنی و اساسا مرد بوقلمون صفتی بوده است، بین شیعه ها که میرفته خودش را شیعه صد در صد و مسلم معرفی میکرده و بین سنیها که میرفته خودش را حنفی نشان میداده، اهل سبزوار است و سبزوار مرکز تشیع بوده است و مردم هم متعصب در تشیع. واعظ هم بوده ولی تا در سبزوار بود ذکر مصیبت میکرد. و وفاتش در حدود 910 هجری ق بوده است . اولین کتابی که در مرثیه به فارسی نوشته شده همین کتاب است که در پانصد سال پیش نوشته شده است. قبل از این کتاب مردم به منابع اصلی مراجعه میکردند. شیخ مفید رضوان الله علیه «ارشاد» را نوشته است و چقدر متقن نوشته است. ما اگر به «ارشاد» شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم احتیاج به جای دیگری نداریم. از اهل تسنن طبری نوشته، ابن اثیر نوشته، یعقوبی و ابن عساکر و خوارزمی نوشته اند. من نمیدانم این بی انصاف چه کرده است!
وقتی کتاب را خواندم دیدم حتی اسمها جعلی است! یعنی در اصحاب امام حسین(ع) اسمهایی را ذکر کرده که اصلا وجود نداشته اند. در میان دشمن هم اسمهایی را میگوید که همه جعلی است. داستانها را به شکل افسانه درآورده است.
این کتاب چون اولین کتابی است که بزبان فارسی نوشته شده، لذا مرثیه خوانها که اغلب بی سواد بودند و به کتابهای عربی مراجعه نمیکردند، همین کتاب را میگرفتند و در مجالس از رو میخواندند. اینست که امروز مجالس عزاداری امام حسین(ع) را روضه خوانی میگوییم. در زمان امام حسین(ع) و امام جعفر صادق(ع) و امام حسن عسکری(ع) اصطلاح روضه خوانی رایج نبوده، در زمان سید مرتضی و خواجه نصیرالدین طوسی هم روضه خوانی نمیگفتند. از پانصد سال پیش به این طرف اسمش روضه خوانی شده، روضه خوانی یعنی خواندن کتاب روضة الشهدا، یعنی خواندن همان کتاب دروغ. از وقتی که این کتاب بدست مردم افتاد کسی تاریخ واقعی امام حسین را مطالعه نکرد.
بیانات شهید مطهری رحمه الله
نگارنده : عبدالله
لیست کل یادداشت های این وبلاگ