سلام
سئوال امروزم اینه: پیروی یعنی چی؟
البته امیدوارم جواب بدیدها
چرا اینو میگم؟! آخه چند روز پیش که جلسه گروهمون تشکیل شده بود نویسنده های وبلاگ سئوالهای منتظر جواب به یه نکته خنده دار اشاره کردن؛ اونم اینکه وبلاگ ما همونطور که از اسمش معلومه وبلاگ مناجات نامه نیست؛ وبلاگ درد و دل نیست، وبلاگ آموزشی نیست بلکه وبلاگیه که توش سئوال پرسیده میشه ، سئوالهایی که منتظر جوابن، اما خنده دارش اینجاست که وقتی نویسنده میاد ببینه چند تا جواب به سئوالاش دادن به امثال این جواب برمیخوره:« تشکر متن جالبی بود» به نظر شما این جواب چه سئوالی میتونه باشه؟
من که نمیدونم والا
بگذریم
بریم سر سئوال این پست، پیروی چی؟
ماها خیلیهامون خودمون رو پیرو خیلی چیزها میدونیم اما باید ببینیم طبق تعریفی که شما تو جواب سئوال میدید آیا واقعا ما پیرویم؟
مثلا خودمونو پیرو ائمه میدونیم، خداییش کجای کارامون برگرفته از ائمه است؟ شیعه از چی الگو برداری و پیروی میکنه که بر اساس اون الگو میتونه با لباس کوتاه و یا تنگ تو جامعه ظاهر بشه یا با موهای بیرون از روسری مونده، یا با چادری که تمام اعضای صورت البته باستثنای بینی رو پوشونده ولی شلوار تماما راحت در دید مردمه؟ یا اصلا ریش گذاشته ولی قیافش عین دراکولا وحشتناک شده ، مگه این ائمه که ازش تبعیت میکنیم جزو انسانهای اولیه بودن؟
یا همچین ریشش رو زده که جامعه حمایت از موران دانه کش به علت غیر قابل عبور بودن صورت علیهش بیانیه صادر میکنن!
البته موارد تعجب آور این پیروان زیاده مثل کلامها و نگاهها و خلوتها و جلوتها که چون خودتون میدونید دیگه چیزی نمیگم.
مثلا یکی از موارد مشهودش که من خیلی هم نسبت بهش معترضم اینه که یه سری افراد همچین به مقام معظم رهبری میگن «آقا» که آدم خیال میکنه ما داریم ولی فقیه رو میبینیم اما این بنده خدا امام زمانش رو دیده واز شدت حیرت دیگه ولی فقیهش رو بیخیال شده
آخه مگه تبعیت و پیروی از ولی فقیه به اینه که آدم همه جا عکس ایشون رو بچسبونه و تا ایشونو تو تلویزیون میبینه بگه قربونش برم و کتاب مورد علاقش که بارها مطالعه کرده و سیر نشده زندگینامه ایشون باشه؟
مگه اون آدمی که زندگینامه رو میخونه نمیبینه ایشون با پدرشون چه برخوردی داشتن؟ تا جاییکه بخاطر پدر درس قم رو ول میکنن میرن مشهد، حالا خودش چجوری با والدینش برخورد میکنه؟
آخه پیروی کردن که به آقا آقا گفتن و دانشگاه رفتن نیست، به آقا آقا گفتن و ورزش نکردن نیست، به آقا آقا گفتن تو هیئت فقط سینه زدن نیست. مگه خود همین رهبر نفرمودن « تحصیل ، تهذیب ، ورزش»؟
حالا بگذریم از نحوه استفاده از اموال بیت المال و شارژ کردن موبایل با برق بیت المال و ...
من که به اینا پیروی نمیگم میگم چسبوندن خود آدم و اون چیزی که ادعای پیرویشو میکنه
پس پیروی چه شکلیه؟
پیروی به چی میگن؟
نگارنده : عبدالله
بنا به روایتی 25 محرم سالروز شهادت سید الساجدین ، زین العابدین ، حضرت علی بن الحسین علیه السلام امام چهارم شیعیان است.
صاحب کتاب کفایة الاثر از عثمان بن خالد روایت کرده که زمانیکه حضرت سجاد علیه السلام بیمار شدند( همان مرضی که به آن شهید شدند) پس جمع کردند اولاد خود محمد و حسن و عبدالله و عمر و زید و حسین را و در میان همه فرزانشان محمد بن علی علیه السلام را وصی قرار دادند و او را باقر نامیدند و سایر فرزندان خود را به آن جناب واگذار فرمودند. از جمله مواعظی که در وصیت خود به آن حضرت فرمودند این بود:
« بدان که ساعتها بر تو میگذرد و عمر تو را میبرد و تو نمیرسی به نعمتی مگر بعد از مفارقت نعمت دیگر، پس بپرهیز از آرزوی دراز چه بسیار آرزومندان بودند که به آرزوی خود نرسیدند و چه بسیار کسان که جمع کردند مالی را و آن را نخوردند و منع کردند مردم را از چیزی که زود آن را بگذاشتند و بگذشتند و شاید مال را از راه باطل فراهم آورده و از حقش منع کرده به حرام آن را دریافته و ارث گذاشته و وزر و وبال و سنگینی آن را بر دوش خود برداشته، این است زیان روشن و خسران مبین»
و وقتی چنین روزی میرسه ما به هم تسلیت میگیم اما متاسفانه خیلی از ماها از اماممون اطلاعات درست و حسابی نداریم، خیلیها که ماشاالله خیلی زور بزنن فقط بدونن امام سجاد علیه السلام تو کربلا بیمار بودن همین.
بعضیها که اصلا امام رو به اسم امام بیمار میشناسن و فقط موقعی که تو خونشون مریض دارن یاد این امام میفتن. آخه چرا؟ ما چجوری شیعه ای هستیم؟
حالا من بر حسب وظیفه ام اینجا یکی از مکارم اخلاق حضرت ذوالثفنات علیه السلام رو عرض میکنم ، مشتاقان هم میتونن برای اطلاع بیشتر جهت آشنایی و پیروی امام در عملشان به کتب علمای زحمت کش شیعه مراجعه کنن.
کظم غیظ: شیخ مفید (رحمة الله علیه)در کتاب ارشاد روایت کرده اند که مردی از اهل بیت حضرت امام زین العابدین علیه السلام نزد آن حضرت آمد و به آن جناب ناسزا و دشنام گفت، حضرت در جواب او چیزی نفرمودن. وقتی مرد رفت حضرت با اهل مجلس خود فرمودن که شنیدید آنچه را که این شخص گفت الحال دوست دارم که با من بیایید برویم نزد او تا بشنوید جواب مرا. گفتن می آییم و ما دوست میداشتیم که جواب او را میدادی.( حتما تو دلشون هم کیف میکردن که به به بریم الان امام حالشو میگیره ما هم ضایع شدنشو میبینیم) پس حضرت حرکت کردن در حالیکه میخوندن: « و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین» (سوره آل عمران آیه134) وقتی جلوی منزل اون شخص رسیدن اونو صدا زدن و فرمودن به او بگویید علی بن الحسین است. اون شخص تا شنید که حضرت اومدن بیرون اومد در حالیکه خودشو برای شر آماده و مجهز کرده بود و شک نداشت که اومدن حضرت برای اینه که جسارتهای اون شخص رو مکافات کنن. حضرت وقتی دیدن اونو فرمودن: ای برادر! تو آمدی نزد من و به من چنین و چنان گفتی پس هرگاه آنچه گفتی از بدی در من است از خدا میخواهم که مرا بیامرزد و اگر آنچه گفتی در من نیست حق تعالی تو را بیامرزد.
راوی میگه اون مرد تا این حرفها رو شنید حضرن رو بوسید و گفت آنچه من گفتم در تو نیست و من به این بدیها سزاوارترم.
سلام و درود خدا بر تو باد ای امامی که نقش نگینت « خزی و شقی قاتل الحسین بن علی علیه السلام» بود و دعای سجده ات « الهی عبیدک بفنائک ، مسکینک بفنائک، فقیرک بفنائک»
نگارنده : عبدالله
لیست کل یادداشت های این وبلاگ