به نام خدایی که همیشه دوسش داریم
سلام سلامی به گرمی آفتاب ،شایدم گرمی گرم کننده های خونتون
میدونم برای زدن این حرف شاید یه کمی دیر شده باشه(امتحان دارم) اما میگن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازس
این ماه یعنی ماه ذی الحجه مخصوصا دهه اولش که اخر چله هم میشه مثل ماه مبارک رمضان مشرف و معظمه و خدا تو این ماه هم، عنایات خاصی نسبت به بنده هاش داره مثلا اینکه به درخت طوبی فرمودن که نعمتهای زیادی رو رو سر بنده هاش بریزه حالا ما هم باید خودمون رو زیر این الطاف و نعمات قرار بدیم و به قولی بریم زیر درخت طوبی؛با چی؟! معلومه با دعاها و نیایشها و نمازهایی که تو این دهه و تو این ماه وارده .
ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید و دعا کنید که خدا به ما لیاقت دعا و نیایش رو بده تا ما هم برای شما دعا کنیم.
یا علی علیه السلام
نگارنده : طه
بسم الله النور
سلام ،میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام رو به همتون تبریک میگم ان شاءالله که توفیق بدن خودشون رو زیارت کنیم .
شناسنامه:
« نام: علی
کنیه :ابوالحسن
مشهورترین لقب :رضا
نام پدر:موسی بن جعفر
نام مادر : تکتم ، نجمه
تاریخ تولد : جمعه 11 ذیقعده 148 هجری
تاریخ شهادت : آخر ماه صفر 23 هجری
مدت امامت :20 سال که از سن 35 سالگی آغاز گردید
مدت عمر:55 سال»
در مقام وشان حضرت چیزهای زیادی گفته اند که شنیده ویا خوانده ایم .به همین جهت مناسب دیدم که راجع به مادر ایشان از کتاب آشنایی با قبله ی هفتم امام هشتم نوشته ی آقا میرزا باقر حسینی زفره ای بنویسم .
شاید با خودتون گفته باشید که قبله ی هفتم دیگه از کجا اومده و به چه مناسبتی به امام رضا (علیه السلام )نسبت داده شده این سوال خودم هم بود که دیدم خود نویسنده کار این پرسشمو راحت کرده و خودشون دلیل این نامگذاری رو گفتن :
« شیعه به هفت سمت عنایت و توجه خاص دارد:
1-کعبه 2- مدینه 3 نجف اشرف 4- کربلای معلی 5 کاظمین شریفین 6- سامرا 7- خراسان
شرح حال مادر ایشان :
ایشان اهل نوبه واقع در آفریقا بین آسوان (در جنوب مصر) و سودان هستند .ایشان نامهای زیادی دارند که هر کدام به مناسبتی به ایشان داده شده است :تکتم ، سکن، خیزران، صقره ،ام البنین، طاهره و از همه مشهور تر نجمه است که ما نیز ایشان را به همین نام میخوانیم .
«هشام میگوید :روزی امام کاظم علیه السلام به من فرمود: آیا اطلاع داری که کسی از برده فروشان مغرب آمده باشد؟
گفم :نه فرمود چرا آمده بیا برویم به نزد او پس حضرت سوار شد و من نیز در خدمت او بودم رفتیم تا رسیدیم به محلی که برده فروشی از مغرب به آنجا آمده بود و غلامان و کنیزان فراوانی داشت.
حضرت به او فرمود: کنیزانت را بیاور او 9 کنیز را به حضرت عرضه کرد ولی حضرت هیچکدام را قبول نکرد سپس فرمود آیا دیگری نداری؟
گفت: یکی دارم لیکن او مریض است حضرت فرمود : همان را بیاور ولی او از آوردن خودداری کرد .و سرنجام حضرت مراجعت کرد.
هشام میگوید روز دیگر مرا به نزد او فرستاد و فرمود :برو آن کنیز بیمار را به هر قیمتی که میگوید خریداری کن و نزد من بیاور .
من رفتم و آن کنیز را طلب کردم . لیکن او قیمت بسیار سنگینی گفت و من هم قبول کرده آن را خریداری کردم ،پس از اینکه معامله تمام شد ، برده فروش به من گفت: آن مردی که دیروز با تو بود چه کسی بود: گفتم از بنی هاشم.
گفت از کدام سلسله ؟ گفتم بیش از این نمیدانم . گفت بدانکه من این کنیز را از دورترین نقطه بلاد مغرب خریدم روزی زنی از اهل کتاب که این کنیز را با من دید پرسید این را از کجا آورده ای؟ گفتم این را برای خود خریده ام . گفت : سزاوار نیست این کنیز نزد کسی مانند تو باشد . بلکه باید این کنیز نزد بهترین فرد روی زمین باشد و چون به تصرف او در آید به اندک زمانی پسری از او متولد خواهد د که شرق و غرب از او اطاعت نمایند.
آری پس از مدتی حضرت رضا علیه السلام از او بوجود آمد.
و در درالنظیم و اثبات الوصیه آمده است که امام کاظم علیه السلام به عده ای از اصحاب خود فرمود :به خدا قسم من این کنیز را نخریدم مگر به وحی و الهام الهی.
پرسیدند چگونه بود الهام الهی؟ فرمو د : در خواب دیدم جد و پدرم به نزد من آمدند در حالیکه قطعه ای از پارچه حریر در دست داشتند . برایم باز کردند دیدم صورت این کنیز در آن نقش بسته بود . آنگاه جد و پدرم به من فرمودند که ای موسی ، هر آینه از برای تو خواهد بود ازاین کنیز بهترین اهل زمین بعد از تو و هر وقت آن مولود مسعود به دنیا آمد نامش را علی بگذار ، زیرا طولی نمی کشد که خداوند متعال بوسیله او عدل و رافت و رحمت را ظاهر مینماد ، پس خوش به حال کسی که او را تصدیق کند و بدا به حال کسی که او را دشمن داشته ، انکار نماید. _ منتهی الامال ج 2 ص 171_
نگارنده : طه
لیست کل یادداشت های این وبلاگ