سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عبدالله - سئوالهای منتظر جواب

شرکت در انتخابات با تمام حواس

شنبه 86 اسفند 25 ساعت 1:6 صبح

بسم الله العزیز

سلام
جمعه‌ای متفاوت را سپری کردیم
به نظر شما میشه گفت این جمعه جمعه‌ای بود که با لبخند امام زمان پایان پذیرفت؟
میشه گفت بر خلاف جمعه‌هایی بوده که اماممون با دیدن نامه اعمال ما اشک از چشمانشون جاری می‌شد؟
آیا این حضور پررنگ و باشکوه لبخندی بر لبان امام زمانمون نشونده؟
ببینم ، موقعی که می‌خواستی رأی بندازی لبخند امام خمینی را حس کردی؟
حواست بود شهدا دارن برات دست تکون میدن و تشویقت می‌کنن؟
شما هم زمزمه تقبل الله را شنیدید؟
آیا احساس کردی که جمعه‌ای رو گذروندی که با دلشاد کردن امام زمان پایان پذیرفت؟
فکر می کنی لذتهای امروز را بشه با چیزی عوض کرد؟
ببینم، وقتی از شعبه أخذ رای میومدی بیرون، عصبانیت و حزن شیطان را حس کردی؟
تونستی به حسین زمانت بگی لبیک؟
تونستی جواب لبیک گفتنتو بشنوی؟
این روز بزرگ رو بهت تبریک میگم
ان شالله در بقیه راه خدا کمکمون کنه
تونستی بزرگی و عظمت امروز را درک کنی؟
عظمتی که در هیچ مفاتیحی ثبت نشده
چه روز خوبی بود
تا حالا اینطور احساس نشاط بهت دست داده بود؟


نگارنده : عبدالله

پاسخهای نورانی دوستان [ جواب]


لابی دایی وار

سه شنبه 86 اسفند 14 ساعت 10:20 صبح

بنام خدا

سلام
از اونجا که مشغله‌ام زیاده و خیلی اگه فرصت کنم ترجیح میدم به درسهام برسم تا امور مباح، پیگیر فوتبال نیستم اما به لطف اینکه یکی از دغدغه‌های رادیو و تلویزیون و جوانان و مردان و زنان ما بحثهای داغ فوتبال شده ( گویا شب اول قبر از ایرانیان با اصالت خواهند پرسید: مَن تیمُک؟ مَن مُرَبیُک؟ مَن مَقامُک لیگاً أو جَهانیاً؟) بنده هم در تاکسی و اوتوبوس از وقایع مهمه عرصه دینی اجتماعی سیاسی اقتصادی ورزش پرطرفدار فوتبال مطلع می‌شم.
در جریان بودم که خارجیها چطور ورزش ایران را کشکی فرض کرده و فدراسیون فوتبال ایران هم چطور مردم رو سرِکار گذاشته بود تا داغ سهمیه بندی و کمبود بنزین فراموش بشه! و البته در خبرهای منقول در مسافربران شخصی مطلع شدم بازیکنی که سر و گردنش از مهاجمان تیم ملی به حساب میومد و تن و اندامش هم جدیدا مربی باشگاهی شده بود در محکمه نود دقیقه ای عادل ( البته منظور از عادل آقای فردوسی پوره و ربطی به عدالت نداره) مدعی شده « هر کسی که باند و لابی قویتری داشته باشه اون سرمربی تیم ملی میشه»
از قضا دو سه روز پیش وقتی سوار یک پژو روآ شدم شنیدم خانم مجری رادیو جوان با همون لحظه کوچه بازاریشون که از اراذل سر کوچه جام جم به ارث برده خبر سرمربی شدن علی دایی رو خوند و شروع کرد به بیان متلکهای وارده.
حالا این سئوال پیش میاد که لابی علی دایی کجا قوی شد؟
چی شد که یکروزه گزینه ششمی برای سرمربی در نظر گرفته شد و در ساعاتی چند به نتیجه هم رسید؟
اما چشمتون روز بد نبینه! دیشب وقتی رسیدم خونه و با سفره شام مواجه شدم تلویزیون رو روشن کردم ببینم چه خبره که از زور فقدان برنامه‌های ارزشی گیر برنامه نود افتادم و دیدم سرمربی جدید تیم ملی ایران را در مقابل لحن و نگاه تحقیر آمیز و توهین آمیز آقای مجری نشوندن
بیخیال محتوای برنامه میشیم
آقای مجری سئوال ما رو مطرح کرد: چه کسانی باند آقای دایی رو تشکیل میدن؟
خیلی دوست داشتم ببینم وقتی آدم یه همچین ادعایی بکنه بعد خودش در تیررس قرار بگیره چجوری میخواد جواب بده
و اما علی دایی اینچنین جواب داد:
بعضیا با خدا لابی تشکیل میدن و بعضیا با غیر خدا و من جز خدا کسی را نداشتم
خییییییییییییییییییییلللللللللللللییییییییییییییییییییییییییییی خوشم اومد
توت منی
لابی با خدا
اما آیا ملت غیور و فوتبال دوست اتوبوس خراب کن و به بیت المال ضرر بزن همیشه در پیروی از بازیکنان و مربیان وسرمربیان با خدا لابی تشکیل میدن؟
آیا از ته دل قبول داریم که خدا با ماست؟
خداییش
توکل به خدا را در قلب داریم یا بر روی زبان؟

ببخشید سرتونو درد آوردم. در پایان برای همه ورزشکاران بالاخص ملی پوشان آرزوی موفقیت و پیروزی در مسابقات ورزشی و همچنین امتحانات الهی میکنم
یا علی


نگارنده : عبدالله

پاسخهای نورانی دوستان [ جواب]


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

فقط وظیفه؟؟؟
ترک تحصیل بخاطر یه لقمه نان
[عناوین آرشیوشده]