سلام
خيلي خوشحالم كه اوليم
سه روزه با وبلاگتون و خودتون آشنا شدم. خوشحالم از آشناييمون.
جواب سوالهاتون رو ميدم.
اول:چون هيچ كس بغير از كساني كه تو حرفهشون با ايشون سر و كار دارن
(مثل شما) ايشون رو نميشناخت. من يه جوون.حتي موقع انتخاب مرجعم هم از ايشون نامي توي انواع مراجع نديدم. دليلش هم واضحه مثل همون دليلي كه وقتي من جوون از كارا ي رهبرم مطلع ميشم و ميگم چرا اين كاراشون اطلاع رساني عمومي نميشه ميگن : ريا ميشه، جوون خودش بايد بدونه، يا هزار دليل غير منطقي ديگه.
پس من جوون ايشون رو نميشناختم كه بخوام عذادار يا سياه پوش بشم.
دو:چرا فكر ميكنيد مردم بي اعتنا شدن چرا تقصير ها رو نصف نميكنيد بين علما و مردم و دولت.
شايد شعار باشه ولي ايران هميشه مهد علم و عالم پرستي بوده و هست مشكل از جاي ديگه است. فرصت و جاش نيست براي بحث. انشالله با خودتون صحبت كنم.
سه: ببخشيدا ولي چون مجبورن كسي اجبار نميكنه خودشون خودشون مجبور ميكنن .به نظر من احساس ارباب رعيتي دارن كه اشتباهه. يا رييس و كارمند. تو اين احساس رييس بايد ستوده بشه. درسته؟
ضمنا همه مراجع حرفشون با رهبر يكي نيست. پس حمايت از حرف رهبر بصرفهتر از حمايت از ديگر علما يا مراجعه.
خوشحال شدم
سوالهاي خوبي بودند
اميدوارم احساس نكنيد قصد توهين داشتم. بيشت خواستم درد دل كنم
سالم باشد
يا علي مددي